سیناسینا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره

سینا جان به چشمان مهربانه تو مینویسم حکایت بی نهایت عشق را

جان منی از این عزیزتر نمی شود....

هشتمین آتلیه

چه بی اندازه زیبایی "از من نپرس چقدر دوستت دارم" اينجا در قلب من حد و مرزي براي حضور تو نيست به من نگو که چگونه اینقدر به تو وابسته ام مگر ماهي بيرون از آب ميتواند نفس بکشد مگر مي شود هوا را از زندگيم برداري و من زنده بمانم بگو معني تمرين چيست ؟ بريدن از چه چيز را تمرين کنم ؟ بريدن از خودم را ؟ مگر هميشه نگفتم که تو هم پاره اي از تن مني ... از من نپرس که اشکهايم را براي چه به پروانه ها هديه مي دهم همه مي دانند که غم تو روحم را مي آزارد تو خود پروانه ها را به من سپردي که ميهمان لحظه هايم باشند نگاهت را از چشمم برندار مرا از من نگير...  که 7 سال است در هوای تو نفس میکشم ...
15 مهر 1396

محرم 96

زندگی مامان محرم شش سالگیت بزات یه حال و هوای دیگه کاشت کامل همراه سهنه زن ها سینه میزدی کمک میکردی واسه انداختن سفره دورت بگردم مرد من کلا حال و هواهات داره فرق میکنه و من از دیدن مرد شدن روز به روز لذت میبره😍 خدایاشکرت امام حسین همه جا یا رو نگهدارت باشه🙏 ...
10 مهر 1396

اولین مشق

پسر گلم دفترت را بازکن بوی کاغذ، بوی درخت به مشام می‌رسد. مهر است و آفتاب پاییزی دل را پر کرده است. کوچه‌هایی که به مدرسه می‌رسد، چراغانی شده است با آفتاب پاییزی آغاز نوشتن است، آغاز خواندن است. به نام او شروع کن، به نام زیبایی‌های او اینم اولین مشقت گل پسرم قربون دست خط زیبات برم♥♥ ...
2 مهر 1396

کلاس اول و هفتمین آتلیه

پسرم...سینای نازنینم... کلاس اولی شدی!!!مبارکت باشه... امروز سرنوشتی از شور و شوق در دبستانی شدنت رقم زده میشود... امروز روز جشن شکوفه زدنت است!! با تمام وجود شکوفا شو و عطر دل انگیز دفتر و مدادهایت را روی خاطراتت بپاش... و با چشم های مشتاق برای دانستنت، برگهای ندانسته هایت را صبور و مصمم لمس کن...  و ماهِ مدرسه ، امسال واسم حال و هوای دیگه داره😍 حسِ بینظیریِ وقتی قد کشیدن تکه ای از وجودمو که یه زمان فقط خودم احساسش میکردم رو میبینم 😊 دوست دارم مرد قوی  من❤ اولین ها همیشه خوب هستند... به دل آدم می نشیند و خاطره شان می ماند در دل!!! باز هم تجربه ای جدید از روزهای مادران...
1 مهر 1396
1